چرا تحريم انتخابات زيرعنوان حقيقت ؟
حقيقتجو حقيقتجو

    مبارزه طبقاتی زحمتکشان در هر مرحله ای از تاريخ،نهضتهــا وجنبشهـــای متـــرقی وپيشرونده متناسب با شرايط اجتمـــاعی همــان زمان وتحت تأثيرعوامل گوناگون درونی وبيرونی جنبش واوضاع مسلط اجتمـــاعی به اشکال وشيوه های تازه ای تظـــــاهر يافته وتحقق می يابد، در اين ميدان گاهی دسته ای از غارتگران به نامهای مختلف وتحت شعار های فريبنده دسترنج توده هارا به چپاول ويغما ميبرند وگاه هم زحمتکشان عاصی دستهای غارتگران را کوتاه می سازند.

  نگاه گذرا برتاريخ نبرد طبقاتی زحمتکشان ميرساند، که رخداد های تاريخی را نبايد فقط به عنوان اتفاقات مجزا ازهم ببينيم، بلکه اين همه مجمـــوعه ای زنده از خط السير تکامل تاريخی ايست که بروفق شرايط معين مکانی وزمانی تحول پذير بوده ودمبدم اشکال تازه ای را بخود ميگيرد، تجربه نشان داده است که تاريخ تکامل اجتماعی مملو از فرود وفراز مبارزه در راه بوجود آوردن شرايط برتر برای زيست اجتماعی ايست.

همانطوري که الفبای مبارزه می آموزاند، چنين مبارزه متناسب به شرايط ويژه تغيير پذير ومملو از شيوه ها واشکال متعدد وذوجوانب است، هر گاه مبارزان صف نتوانند با درايت وشايسته گی پيچ وخمهــا وويژه گيهای اين نبرد را درک کنند وبا شتابزده گی وتنگنظری برخورد نمايند، بعيد نيست که مرتکب اشتباهات جبران ناپذير خواهند شد.

همانطوری که مبارزه طبقاتی به اشکال( اقتصادی، سياسی وايديالوژيک) منقسم ميشود به موازات آن مبارزه سياسی نيز به اشکال وشيوه های مروج قهر آميز وماورای انقلابی  و همچنان مسالمت آميز وقانونی تفکيک وانقسام می يابد.

روی سخن ما بسوی کسانی است، که به مبارزه داد خواهانه بخاطر بوجود آوردن تحول دموکراتيک در جامعه افغانستان مصروف ومألوف اند، اينان گاهی انديشيده اند که توسل به جامعه دموکراتيک ( آرمان شهر) با استفاده از کدام راهها، وسايل وطرق ( پراتيک اجتماعی) ممکن است، داشتن آرزوهای بزرگ، سخن آرايی ها وعتاب وخطاب های خشماگين هيچگاهی نتوانسته است، جای طرح منطقی و هدفمندانه را بگيرد و مبارزه را به سر منزل مقصود برساند.

 هرگاه با يک نگاه گذرا به تاريخ صد سال اخير افغانستان، جنشهای مشروطيت واستقلال طلبی تا مبارزات پارلمانی وانتخاباتی دوره هفتم  شورا تا دوره های دوازده وسيزده  پارلمان دوره شاهی در افغانستان نظر اندازيم، به وضاحت آشکار ميبينيم که چگونه آزاديخواهان ، ترقی پسندان و پيشگامان نهضت انقلابی کشور از شادروان عبدالرحمن محمودی تا شادروان مير غلام محمد غبار تا شادروان ببرک کارمل وبسا همقطاران وياران شان با استفاده از مبارزه مسالمت آميزو قانونی در مبارزات پارلمانی ارتجاعی ترين پارلمانها فعالانه شرکت کردند، اهداف وآرمانهای ترقی خواهانه را از ستيژ مبارزه پارلمانی جهت آگاه سازی توده ها ونسلهای از مبارزان  ترقی خواه تبليغ وترويج نمودند ودر حقيقت باهمان مبارزات دشوار وپرارج شان زمينه تحولات بعدی دموکراتيک را فراهم ساختند و نقش بزرگی را در بيداری سياسی جامعه روشنفکری رسالتمندانه ايفاء داشتند.

تاريخ مبارزات سياسی افغانستان هيچگاه نقش عظيم چنين راد مردان و مبارزان نستوه را فراموش نمی کند و پيشرفتهای فکری کنونی را به يقين ثمره کار سترگ آنان ميداند.

اکنون که ما در مرحله ای ديگر از تاريخ سياسی کشور قرار داريم، استفاده از تجارب گرانبهای مبارزان دلير و رهبران آگاه جنبش تحول طلبانه کشور را وجيبه خود دانسته وکسانی را که تحت بيرق اين راد مردان تاريخ، نا آگاهانه يا مغرضانه عليه نظريات وانديشه ها وپراتيک بزرگ رهبران فقيد جنبش قرار گرفته و مبارزه مسالمت آميز وقانونی را که انتخابات رياست جمهوری وپارلمانی نماد برجسته آن ميباشدمردود دانسته و گويا آنرا تحريم مينمايند، خطاب به اين آقايان ميگويم، شما که خواهان مبارزه سياسی بوده وميخواهيد کشور را نجات داده وبه توده های مليونی زحمتکشان خدمت صادقانه نموده وحکومت دموکراتيک را ايجاد وجامعه را شگوفان وگل وگلزار بسازيد، گاهی تصور نموده ايد که در شرايط تسلط جهانی نيروهای عقبگرا وارتجاعی که تا دندان مسلح اند، شيوه بهتری از مبارزه مسالمت آميز وقانونی وگسترش پايه های اجتماعی جامعه مدنی وسير بسوی تحولات دموکراتيک راه ديگری وجود دارد؟ اگر انتخاب شما راه ديگری غير آنست، آن ديگر راه منطقی ووسيله رسيدن به آرمانهای زحمتکشان نی، بل راه انقلابی گری وماورای انقلابی است که منطق ما بدان ساز گاری ندارد،  شعار های ميان تهی و هيچ وپوچ  هيچگاهی نمی تواند جای عمل سالم تحول طلبانه را بگيرد و پهنه مبارزه سياسی را سيرآب کند، بهتر آنست بادرک شرايط واوضاع کنونی عمل نموده واز ريختن آب به آسياب ديگران بپرهيزيد!

آنانی که با عنوان ( حقيقت انقلاب ..) ميخواهند به شيوه های پذيرفته شده رهبران پيشين خط بطلان کشيده وگويا شرکت در مبارزات انتخاباتی و پارلمانی را تحريم مينمايند، آگاه باشند که با اين طرز ديد ناجور شان از يکطرف روان رهبران ياد شده را نا آرام می سازند واز جانبی در نقطه مقابل تکامل تاريخی قرار گرفته و درک ضعيف شان از وضعيت سياسی کنونی کشور را تبارز داده ودور نخواهد بود که از صف مبارزان وترقی خواهان کنار رفته ودر صف ماجراجويان و حادثه جويان قرار خواهند گرفت.


April 13th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات